ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
جریانهای غربگرا که اتفاقا حامیان سیاسی مدیران تکنوکرات غربی نیز به حساب میآیند، تلاش دارند تا با حمایت از این سبک مدیریتی، از گسترش گفتمان انقلابیگری جلوگیری کرده و لبه تیغ حملات رسانهای خود را به سوی این گفتمان نشانه رفته و ذهنیت افکارعمومی را نسبت به مدیریت جهادی مخدوش نمایند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / حسین معینی
این روزها با توجه به وضعیت نابسامان بازارهای اقتصادی مختلف از جمله بازار خودرو، این سوال بارها در افکارعمومی مطرح گردیده است که چطور جمهوری اسلامی توانسته در عرصههای مختلفی چون صنایع نظامی اعم از موشکی و ...، فناوری هستهای، فناوری سلولهای بنیادین، پزشکی و ... به رشد و توسعه قابل ملاحظهای دست یابد، اما چنین پیشرفتی را در برخی صنایع دیگر از جمله صنعت تولید خودرو شاهد نیستیم!؟
چه تفاوتی در این میان وجود دارد که در یکی روز به روز آثار و برکات موفقیت آن قابل مشاهده است و در عرصه ای دیگر گویا در مسیر انحطاط و زوال و فساد حرکت میکنیم؟! این ماجرا از آنجا که با زندگی روزمره ملت آمیخته شده، مساله ای نیست که بتوان از کنار آن به سادگی رد شد و برای آن توضیحاتی ارائه نکرد.
آنچه در مقایسه این دو عرصه قابل ملاحظه است، وجود دو رویکرد و دو نگاه به مدیریت و خدمت رسانی به ملت است که آثار آن را در وضعیت دو صنعت مختلف میتوان مشاهده نمود. در یکسو با الگوی مدیریت جهادی و روحیه انقلابیگری با محوریت جوانان مومن انقلابی مواجهیم که اساس کار خود را در باور به خود و توانایی داخلی و ضرورت استقلال و خودکفایی و بکارگیری همه توان برای خدمت به مردم قرار داده است. در دیگر سو اما الگویی از مدیریت قرار دارد که اساس کار خود را بر کسب منافع مادی و سود بیشتر، عدم خودباوری، نفی ضرورت استقلال و خودکفایی و تبعیت از الگوی توسعه وابسته قرار داده است.
در افکارعمومی این حقیقت حک گردیده است که رمز موفقیت ما در عرصههای دفاعی و نظامی و هستهای و پزشکی و ... تمسک به الگوی مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی به معنای بیانضباطی نیست؛ پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شبوروز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریت جهادی است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همهی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است؛ این اگر بود، کارها راه میافتد؛ این اگر بود، بنبستها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیت و مجاهدانه و انقلابی.» (10/2/96)
در تعبیر دیگر تاکید دارند: «ما هرجا یک مدیریت انقلابی فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریت